انتخاب مدل کسب‌وکار ديجيتالي براي بانک‌ها، جهت ايجاد رشدي جديد

کسب و کار يکپارچه 

بانکداري باز_ رويکرد تجاري مبتني بر پلتفرم_ مي تواند تغييراتي اساسي در ارزش سازي بانکها ايجاد کند. به دليل افزايش فشار ناشي از قوانين و مقررات و رقبا، بانکداري باز به بانک هاي پيشرو پيشنهاداتي ارائه مي کند. از جمله: فرصتي براي نمايش اطلاعات، الگوريتم ها و فرآيندهايي از طريق رابط برنامه‌نويسي نرم‌افزار کاربردي يا API. همچنين جريان هاي درآمدي جديدي به روش غول هاي ديجيتالي موفق امروزي ايجاد مي کند.

اگر چه برخي از موسسات مالي بين المللي مانند سازمان بين المللي سيتي وان در ايالات متحده و فايدورو بانک در اروپا از APIهاي خود استفاده مي کنند تا اطلاعات خود، فرآيندها و ديگر عملکردهاي کسب و کار خود را در دسترس قرار دهند و آن را به مجموعه اي از مشتريان، کارکنان، توسعه دهندگان شخص ثالث، فروشندگان و ديگر شرکا تبديل کنند، تعداد زيادي از ديگر موسسات هنوز به مدل هاي سنتي عملياتي خود پايبند هستند.

اگر بانکها خواهان سودآوري و رقابت موفق با همتايان بانکي و غيربانکي خود هستند، بانکداري باز انتخابی است که مي تواند در برنامه هاي تحول ديجيتال آنها تغييري بزرگ ايجاد کند.

شرايط براي باز بودن

اگر بانکها در توجه و شناسايي بانکداري باز شکست بخورند، در معرض خطر قرار می­گیرند.

ممکن است:

فرصت پلتفرم را از دست بدهند

خارج از حوزه بانکي، رهبران صنعت مانند گوگل، اپل، فيس بوک، آمازون و علي بابا، از طريق توسعه مدل هاي کسب و کار مبتني بر پلتفرم و بهره جستن از استراتژِی هايي که در اختيار دارند، در حال آزاد سازي قدرت تکنولوژي هستند. پانزده شرکت برتر مبتني بر پلت فرم عمومي، ۲/۶ تريليون دلار در بازار سرتاسر دنیا سرمايه گذاري مي کنند.

به اشتراک گذاري اطلاعات اختصاصي با اشخاص ثالث، به دليل PSD2 در اتحاديه اروپا و استاندارد بانکداري باز در انگلستان، ديگر براي بانکهاي اروپايي، یک گزینه نخواهد بود. سرمايه گذاري ها براي تبديل اين ايده به واقعيت در حال انجام است: در سال ۲۰۱۶ در حدود يک ميليارد دلار در PSD2 سرمايه گذاري شده است که ۲۰۰ برابر بيشتر از سال ۲۰۱۵ بوده است.

شکست در شناسايي نيازهاي مشتريان

گوگل، اپل، فيس بوک، آمازون، علي بابا و شرکتهاي فين تک، با ادغام چندگانه مجموعه ها، تجربه ديجيتالي يکپارچه اي را براي مشتريان فراهم آورده اند.

بانکها نسبت به تجربيات جديد ايمن نيستند. تجربياتي که در حال از بين بردن مرزها بين بخش هاي مختلف صنعت، انعطاف پذيري و تغييردر انتظارات مشتريان است. مشتريان درحال طرد ساختارهاي مديريت و کنترل سنتي و سختگيرانه بانکها هستند؛ تقريبا” نيمي از مشتريان در آمريکاي شمالي (۴۱ درصد) گفته اند که با اعطاي اعتبارات حساب بانکي آنلاين به شخص ثالث مشکلي ندارند.

شکل ۱- مدل کسب و کار بانکداری باز

 

درباره دستورالعمل خدمات پرداخت اصلاح شده يا PSD2 بيشتر بدانيد

PSD2 دستورالعملي اروپايي است که به دنبال افزايش رقابت، نوآوري و شفافيت سازي در بازار پرداختهاي اروپايي است، حال آنکه امنيت پرداخت اينترنتي و دسترسي حساب، افزايش می يابد.

تبديل شدن به يک بانک باز

بانک باز بودن، به معني عمل کردن مانند يک شرکت پلتفرم است، به همراه مدل کسب و کاری که افراد و عمليات را با دارايي ها و زير ساخت تکنولوژي متصل مي کند تا تعاملات بيروني و دروني کاربران را مديريت کند.

 

 

 

همکاري به طور کامل از ابتدا

مشوق تغيير فرهنگي باشید، بنابراين همه در گروه مديران ، مي توانند درباره بانکداري باز گفتگو کنند و بفهمند که بانکداري باز چطور ميتواند در جهت رسيدن به اهداف بانک کمک کننده باشد. اهداف شرکت در رشد سود، کاهش هزينه و مديريت استعداد را برجسته جلوه دهيد. رشد سود مي تواند ناشي از ايجاد ارزش بيروني به درون شرکت صورت گيرد که با استفاده از APIهايي است که خدماتي پيشنهاد مي دهند، خدماتي مانند کارگزاري داده  و خدمات احراز هويت.

ممکن است کاهش هزينه نيز رخ دهد، زيرا بانکداري باز به کاهش زمان خريد و کاهش هزينه هاي تحويل کمک ميکند، همچنين ادغام و يکپارچه سازي ارائه دهندگان تکنولوژِي سنتي مانند پردازنده هاي پرداخت، دفاتر اعتباري، شرکت هاي فين تک، ارائه دهندگان اطلاعات يا فروشندگان اصلي بانکي نيز راحت تر صورت مي گيرد.

درنهايت بانکداري باز مي تواند در مديريت استعداد، بهره گيري از مهارتها در طراحي محتواي موبايل و همچنين توسعه نرم افزار موبايل کمک کننده باشد تا به بانکها تکنولوژِي مفيد و مبتکرانه و مشتري محور ارائه کند، که در نتيجه بهترين استعداد را جذب مي کند.

به صورت خلاصه، بانکداري باز اين پتانسيل را دارد تا کليد نوآوري در برنامه تحول ديجيتالي و اولويت سرمايه گذاري براي بانک باشد.

بانک را به دو سازمان مجزا تفکیک کنید

در حاليکه بانکداري باز و بانکداري سنتي با هم همسو خواهند شد، اما کسب و کارهايي متفاوت هستند. جداسازي بانک به دو سازمان مختلف و انتخاب از بين چهار مدل کسب و کار ديجيتال براي پياده سازي چشم انداز صنعت بانکداري باز، هر کدام با سرمايه گذاري هاي مختلف و ريسک هاي اجرايي متفاوت، مي تواند بهترين ترکيب از بانکداري سنتي و بانکداري APIمحور باشد.(شکل۲)

 

 ارائه دهندگان سود

در حاليکه PSD2 بانکداري باز را مجاز مي کند تا شخص ثالث به حساب هاي آنها دسترسي داشته باشد، اجراي آن مي تواند به اين معني باشد که مديران فقط بر روي الزامات قانوني تمرکز مي کنند و فرصتهايي براي استراتژی هاي جديد کسب و کار ناديده گرفته مي شود. بانکها به دليل اينکه دنبال حداقل اجراي PSD2  هستند متحمل خطر کاهش در حجم و کيفيت تعاملات مشتريان مي شوند، دارايي هاي اساسي را داده و در عوض چيزي به دست نمي آورند.

مدير روابط ديجيتال

استفاده از API و ترکيب سرويس هاي متعدد در يک برنامه واحد، نوآوري مخرب را تقويت مي کند. بانکها، خصوصا بانکهاي کوچکتر، مي توانند از طريق اطلاعات و استدلالات API شخص ثالث، از نوآوري بيروني بهره ببرند، تا تجربه مشتري را ديجيتالي کنند و اعتماد مشتري را افزايش دهند تا مشتري سهم بانک را از کيف پول خود افزايش دهد.

شرکت ويزا از يک محصول API رونمايي کرد تا صادرکنندگان بتوانند کارت کنترل مشخصات به مشتريان ارائه کنند تا بتوانند هزينه هاي کنترل را مشخص کنند، هشدار دريافت کنند و حساب هايشان را فعال و غير فعال کنند.

با ترکيب داده هاي بيروني قابل دسترس از طريق APIها با داده هاي اختصاصي، بانکها مي توانند تجربه مشتري را بهبود بخشند و دسترسي به محصولات با پيشنهادات شخصي تر و مفيدتر راحت تر مي شود. مديران ارشد بانکداري مي توانند به صورت مستقيم در ايجاد درآمد، يافتن مشتريان جديد بانکداري و بهبود فروش متقابل خدمات بانکداري سنتي، شرکت کنند.

اين همکاري، باعث شروع به کار سريع پلتفرم هاي جديد و در حال ظهور صنعت مي شود، طوري که بانک به عنوان شرکت کننده در تجربه مشتري و ارتباط با او عمل مي کند نه مالک. بانکهايي که اين مدل را اجرا مي کنند بايد اطمينان داشته باشند که مشارکت شخص ثالث منجر به از بين رفتن تجربه مشتري نمي شود و يا حتي مانع توانايي بانک براي دنبال کردن مدل هاي عملياتي نوآورانه نخواهد شد.

 آفت دسته بندي ديجيتال

ايجاد APIهاي داخلي مي تواند فرآيند ها و هزينه هاي کارايي را افزايش دهد و نوآوري را شتاب بخشد. APIهاي داخلي، APIهاي وبی هستند که انحصارا” در بانک استفاده مي شوند. مجوز استفاده از اين APIها، به توسعه دهندگان داخلي يا شرکا داده مي شود که بر اساس قرارداد تجاري است. APIهاي داخلي، بانک ها را قادر مي سازند تا سرعت کسب و کار را افزايش و زمان خريد را کاهش دهند؛ مثل کاهش يکپارچگي شريک و کاهش پيچيدگي هاي دروني. در رويکرد فناوري اطلاعات سنتي بانک، تبديل ايده به واقعيت در بازار ۱۸ تا ۲۴ ماه طول مي کشد و از راهکارهاي شخص ثالث کمتر استفاده مي شود. APIها، اين چرخه را به چند هفته کاهش داده اند، خصوصا” در مورد نرم افزارهاي موبايل يا برنامه هاي کانال.

پي پال زمان تبديل محتوا به واقعيت را با APIها از۷۴ روز به يک روز کاهش داده است.

 

 

نقش پلتفرم باز

در اين مورد، بانک، از APIهاي سازمان هاي متعدد استفاده مي کند تا خدماتي ايجاد کند که بعدا اين خدمات دوباره به فروش رفته و زنجيره ارزشي ايجاد کند. شرکاي  مجموعه نيز به نوبه خود مي توانند اين خدمات را دوباره تعريف کنند يا اين خدمات را با خدماتي با ويژگي هايي بيشتر، براي فروش به گروه ديگري از کاربران تقويت کرده و تغيير دهند.

بانک فايدور ، يک سازمان فايدور جداگانه تاسيس کرده و خدمات آن را طوري طراحي کرده تا با عنوان API اجرا شود. توسعه دهندگان مي توانند عمليات بانکي را انجام دهند و رشد و توسعه سريعي ايجاد کنند. همچنين از APIهاي شخص ثالث استفاده مي کند تا خدماتي را تسهيل کند که بانک تمايلي به انجام مستقيم آنها ندارد.

به دنبال تفکیک مشتری باشید

بانکها بايد اهداف کسب و کار را شفاف سازي کنند، اهدافي که از ايجاد API و مصرف يا هردو حاصل مي شود در حاليکه به دنبال چگونگي ارائه خدمات متمايز به مشتريانشان هستند. به اين منظور، بانکها بايد از طريق سايتهاي کاربر پسند، تجاربي با API طراحي کنند تا براي توسعه دهندگان جذاب باشد. مدلهاي عملياتي جديد براي ارزش سازي ضروري هستند. لازم است مدل هاي عملياتي جديد، ساختارهاي سازماني را در نظر بگيرند که توسعه محصول را ترکيب کرده و عمليات فن آوري اطلاعات براي بانکداري باز را ايجاد کنند. فن آوري اطلاعات موثر بايد حاوي پورتال توسعه دهنده باشد تا ارتباط بين بانک و کاربران API آن را مديريت کند،  يک پورتال مديريت کسب و کار و يک API براي کاهش خطرات مربوط به API،که هويت و دسترسي مديريت و امنيت را اجرا مي کند. ذهنيت و فرهنگ برای اینکه منافع مشتريان را از بانکداري بازپوشش دهند حیاتی هستند. پشتيباني قوي مديران ارشد ناشي از ترکيب دانش و تخصص ضروري خواهد بود.

در نهايت، فرآيندهاي کسب و کار نبايد فراموش شوند؛ براي مديريت موثر مجموعه شرکا، تصميمات سريع براساس حجم وسيع اطلاعات ناشي از API کاربران نياز است. هوش مصنوعي مي تواند به تغيير شکل و اعتدال فرايندها در حين اجرا کمک کند.

پذیرای باز شدن باشید

اختلال ديجيتالي محرکي است که بانکها را قادر مي سازد با نياز هاي مشتريان هماهنگ بمانند. با استفاده از مدل کسب و کار ديجيتال مناسب، بانکها مي توانند از مزاياي بانکداري باز استفاده کنند تا ارزش هاي جديد بسازند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.